کار و زندگی ..
سلام دوستای مجازی خودم . مدتی نبودم این روزا حسابی درگیر کارم صبح تا ساعت 3 بعدازظهر سرکارم بعدم خسته و کوفته میام خونه. نهار می خورم و مثل مرده ها میوفتم میخوابم . عصرهم که بیدار شدم درگیر کارای خونه و نهار فردا. دیگه حتی زیاد به بچه هم فکر نمیکنم یعنی وقتشو ندارم که فکر کنم.. مهمونی و دیدو بازدید هم رفت واسه آخر هفته ها . زندگی با کار بیرون از خونه شاید سخت باشه ولی لذت های خودشم داره. خواب بعد از ظهر چهارشنبه حسابی میچسبه وقتی از سرکار برمیگردی و به این فکر میکنی که فردا و پسفردا تعطیلی... خواب شبهای پنجشنبه و جمعه که دیگه نگو .... وقتی به این فکر می کنی که از این به بعد دستت توی جیب خودته و برای هر خریدی لازم ...
نویسنده :
زینب
11:48