آخرین آرزوی دلم

یک روز می رسد که در آغوش گیرمش، هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای ...

بالاخره خاله شدم

1395/3/10 11:52
نویسنده : زینب
486 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از 9 ماه انتظار بالاخره دختر کوچولوی خواهرم به دنیا اومد و من خاله شدم . نمی دونم خاله شدن چه حسی داره آخه تا نه خاله بودم و نه عمه.  بچه خواهرم اولین نوه ماست. ان شالله قدمش خیر باشه. عضو جدید خانواده ، راحیل کوچولو تولدت مبارک محبت

دیروز که مامانم اینا همراه خواهرم رفتن بیمارستان  من خونه موندم که ناهار درست کنم و خونه رو آماده کنم برای ورود نی نی. برای خواهرم سوپ پختم. گهواره و رختخواب خواهرمو آماده کردم.  منقل و آتیش زدم و اسفند دود کردم. وقتی داشتم گهواره  رو تزیین میکردم گریه ام گرفت .. اگه مشکل ن ا ز ا ی ی نداشتم بچه من زودتر توی این گهواره میخوابید... خدایا یعنی میشه یه روزی برای بچه منم گهواره آماده کنن...

الان که این پست رو مینویسم هنوز نی نی رو ندیدم آخه نصف شب آوردنش و من خونه خودم بودم. دعا کنید قوی باشم وقتی برای اولین بار میبینمش گریه نکنم دل نمیخواد کسی اشکمو ببینه...

دلم گرفته خدایا تو دلگشایی کن      من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن

 

.

.

.

.

پی نوشت:

وقتی نی نی رو دیدم کلی ذوق کردم خیلی خوشحال شدم . این روزا با شور و شوق خاصی میرم  خونه بابام همش دلم میخواد بیدار باشه و باهاش بازی کنم . دلم زود براش تنگ میشه...

تازه همه میگن شبیه منه آرام

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

♡ نسیم خانوم ♡
17 خرداد 95 13:31
از عــرش صدای ربــنــا می آید آوای خـــوش خدا خدا می آید فریاد که درهای بهشت باز کنید مهمان خدا سوی خدا می آید حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد...
شیدابانو
17 خرداد 95 18:52
سلام خوشحال میشم باهم دوست بشیم...اگه قبول کردید لینکتون میکنم[پاسخ بله منم خوشحال یشم
شیدابانو
18 خرداد 95 0:14
سلام درخواست دوستیموقبول میکنید؟؟؟منتظرجوابتونم
زینب
پاسخ
بله چرا که نه
شیدابانو
19 خرداد 95 12:58
لینکت کردم عزیزم...راستی توجوابمواینجاداده بودی براهمین نفهمیدم الان اومدم دیدم...یه چیزدیگه تواین وبلاگتون ادامه میدیدبه نوشتن یا تو بلاگفاتون؟؟؟؟واینکه میشه بگین چرا بلاگفا باعث شده بود پستاتون بره و...اخه من نبودم نفهمیدم بعدچندسال دوباره باز کردم میترسم ماله منم برهمیشه تووبلاگم جوابموبدیدن ممنون...واینکه خوشحال شدم ازاشناییتونان شاالله دوست های خوبی بشیم
مریم
12 تیر 95 18:43
سلام خاله زینب کم پیدایی خوبی؟ عزیزم بالاخره منم وبلاگ دار شدم .
زینب
پاسخ
سلام عزیزم به وبلاگت سر زدم