آخرین آرزوی دلم

یک روز می رسد که در آغوش گیرمش، هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای ...

روزها و شب ها

روزها کتاب می خوانم چای می خورم برای خودم و او  با عشق غذا می پزم به تو فکر می کنم ...   فیلم می بینم کار می کنم تلفن های کاری ام را جواب می دهم به تو فکر می کنم...   قدم می زنم خرید می کنم برای دختر کوچک همسایه دست تکان می دهم به تو فکر می کنم...   پشت ترافیک می مانم به تو فکر می کنم...   شب ها اما فقط به تو فکر می کنم ... ...
27 آذر 1396

چه گناهی

چه گناهی کرده ام که در خوابم هستی  در بیداری ام نه در قلبم هستی در چشمم نه در سرم هستی و  در آغوشم نه ... ...
13 آبان 1396

یه ویزیت عجله ای و کلی قرص جدید

12/5/96 دوباره راهی اصفهان شدیم . این سری مادر و خواهر هم همراهم بودند. تصمیم گرفته بودیم بعد از ویزیت دکتر یه گشتی توی اصفهان بزنیم و یه آب و هوایی تازه کنیم و یک شب بمونیم. هوای اصفهانم گرم بود البته نه به گرمی آفتاب سوزان خوزستان... این دفعه پیش دکتر اولیاه پناه ویزیت شدم  خیلی تند تند و عجله ایی چون جمعه بود و دکتر کلانتر نبودش مجبور بودم قبول کنم.. گفت توی تخمدانت چند تا کیست داری که باید رفع بشه و بعدش دوباره ادامه درمان. قرص hd. قرص asa . و کپسول رویال3 که برای این آخری کل داروخانه های اصفهان رو گشتم پیدا نکردم بعدش گفتن بجاش عسل خالص بخور. ( یه توصیه به اونایی که مرکز ناباروری اصفهان میرن . سعی کنید تا ...
21 مرداد 1396